مکتب امام (ره)
… در باب مکتب امام، این نکته را ملت عزیز ایران کاملاً میدانند که ارادت و محبت مردم به امام بزرگوار، صرفاً از نوع یک علقهى قلبى و احساسى و عاطفى نیست. اگرچه از لحاظ احساسات و عواطف، محبت امام در دلها موج میزند، اما این همهى مسئله نیست؛ بلکه ارادت مردم به امام بزرگوار، به معنى پذیرش مکتب امام به عنوان راه روشن و خط روشن حرکت عمومى و همگانى ملت ایران است؛ یک راهنماى نظرى و عملى است که کشور و ملت را به عزت و پیشرفت و عدالت میرساند. در طول این سى و دو سال گذشته، عملاً هم همین بوده است. یعنى هر جا ما توفیق پیدا کردیم که به توصیههاى امام جامهى عمل بپوشانیم، هر جا توانستیم خط انگشت اشارهى امام را دنبال کنیم، توفیقات فراوانى نصیب ما شد. مردم با این چشم، به راه امام و خط امام و میراث ماندگار امام نگاه میکنند. در این سى سال، ملت ما توانسته است در مقابل سنگینترین توطئهها ایستادگى کند. علیه ملت ایران توطئهى نظامى بود، توطئهى امنیتى بود، توطئهى اقتصادى بود – این تحریمهاى گسترده در طول این سى سال وجود داشته است – توطئهى تبلیغاتى بود – امپراتورى گستردهى رسانهاى و تبلیغات، علیه ملت ایران به طور کامل مشغول کار و تحریک بوده است – توطئهى سیاسى بود. ملت ایران به برکت مکتب امام و راه امام، در مقابل این توطئهها ایستادگى کرد.
مکتب امام یک بستهى کامل است، یک مجموعه است، داراى ابعادى است؛ این ابعاد را باید با هم دید، با هم ملاحظه کرد. دو بُعد اصلى در مکتب امام بزرگوار ما، بُعد معنویت و بُعد عقلانیت است. بُعد معنویت است؛ یعنى امام بزرگوار ما صرفاً با تکیهى بر عوامل مادى و ظواهر مادى، راه خود را پى نمیگرفت؛ اهل ارتباط با خدا، اهل سلوک معنوى، اهل توجه و تذکر و خشوع و ذکر بود؛ به کمک الهى باور داشت؛ امید او به خداى متعال، امید پایانناپذیرى بود. و در بُعد عقلانیت، به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات، در مکتب امام مورد ملاحظه بوده است. …
بُعد سومى هم وجود دارد، که آن هم مانند معنویت و عقلانیت، از اسلام گرفته شده است. عقلانیت امام هم از اسلام است، معنویت هم معنویت اسلامى و قرآنى است، این بُعد هم از متن قرآن و متن دین گرفته شده است؛ و آن، بُعد عدالت است. اینها را باید با هم دید. تکیهى بر روى یکى از این ابعاد، بىتوجه به ابعاد دیگر، جامعه را به راه خطا میکشاند، به انحراف میبرد. این مجموعه، این بستهى کامل، میراث فکرى و معنوى امام است. خود امام بزرگوار هم در رفتارش، هم مراقب عقلانیت بود، هم مراقب معنویت بود، هم با همهى وجود متوجه به بُعد عدالت بود.
… برادران و خواهران من! ملت عزیز ایران! این مکتب، ما را در طول این سى و دو سال از گردنههاى خطرناکى عبور داده است؛ سطح عزت ملى و شرافت بینالمللى ما را بالا آورده است. کشور به برکت پیمودن این راه، در همان حدى که رعایت کرده است، پیشرفت کرده است؛ به سمت آرمانهاى خود پیش رفته است. ما باید رعایت کنیم، منتها همهى جوانب را با هم. اگر کسى یا جریانى بخواهد به نام عقلگرائى، از ارزشهاى اسلامى و انقلابى عدول کند، این انحراف است. اگر کسى بخواهد به وسیلهى عقلگرائى، در مقابل دشمن بىتقوائى به خرج بدهد، وابستگى به وجود بیاورد، این انحراف است، این خیانت است. آن عقلانیتى که در مکتب امام بزرگوار ما هست، اقتضاء نمیکند که ما از خدعهى دشمن غافل شویم، از کید او غافل شویم، از نقشهى عمیق او غافل شویم، به او اعتماد کنیم، در مقابل او کوتاه بیائیم. هرچه که انسان در مقابل دشمن کوتاه بیاید، پشتوانهى عظیم معنوى در درون کشور و درون ملت را از دست خواهد داد.
همین طور در نقطهى دیگر: اگر به نام عدالتخواهى و به نام انقلابیگرى، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم. اگر به نام انقلابیگرى، به نام عدالتخواهى، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانى که از لحاظ فکرى با ما مخالفند، اما میدانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شدهایم. اگر بخواهیم به نام انقلابیگرى و رفتار انقلابى، امنیت را از بخشى از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شدهایم. در کشور آراء و عقاید مختلفى وجود دارد. اگر چنانچه یک عنوان مجرمانهاى بر یک حرکتى، بر یک حرفى منطبق شود، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاههاى موظف باید تعقیب کنند و میکنند؛ اما اگر عنوان مجرمانهاى نباشد، کسى است که نمیخواهد براندازى کند، نمیخواهد خیانت کند، نمیخواهد دستور دشمن را در کشور اجرا کند، اما با سلیقهى سیاسى ما، با مذاق سیاسى ما مخالف است، ما نمیتوانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «و لایجرمنّکم شنئان قوم على الّا تعدلوا». قرآن به ما دستور میدهد و میگوید: مخالفت شما با یک قومى، موجب نشود که عدالت را فرو بگذارید و فراموش کنید. «اعدلوا»؛ حتّى در مورد مخالف هم عدالت به خرج دهید. «هو اقرب للتّقوى»؛ این عدالت، نزدیکتر به تقواست. مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان مخالف خودش را زیر پا له کند؛ نه، عدالت ورزیدن با تقوا موافق است. همه هوشیار باشیم، همه بیدار باشیم. این بُعد هم نباید ابعاد دیگر را در سایه قرار بدهد.
بُعد معنویت هم همین جور. ما اهل معنویتیم، اهل توسلیم، اهل توجهیم، اهل ذکریم؛ خدا را شکر. فضاى جامعهى ما، مالامال از توجه به خداست. ماه رمضان کشور ما، یک ماه رمضان تماشائى است؛ بهار معنویت است. این جوانهاى عزیز ما در جلسات قرآن، در جلسات ذکر و دعا، در جلسات توسل، آنچنان حضور نورانىاى دارند که انسان لذت میبرد. …
منبع : www.khamenei.ir – بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره) – ۱۴/۰۳/۱۳۹۰